سردسته گروه هنرمندان یاغی که به داورها گفتند نه!
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۶۹۹۱۳
«پل سینیاک» از جمله هنرمندانی است که مشارکت قابلتوجهی در شکلگیری تاریخ هنر داشت. او تابلوهای نقاشی خیرهکنندهای را خلق میکرد که با استفاده از تعداد زیادی نقطه رنگی شکل گرفته بودند.
به گزارش ایسنا، قرن نوزدهم دوره مهمی در کاوشهای هنری بود. پس از اینکه امپرسیونیستها با رد قواعد هنرهای زیبا معیارهای سختگیرانه هنری آن دوره را با به تصویر کشیدن زندگی روزمره به تزلزل درآوردند، گروهی دیگر از نقاشان با کاوش بیشتر در زیباییشناسی و توجه ویژه به رنگ، نمادگرایی و ضربات قلممو، مسیر آنها را دنبال کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکی از مشهورترین سبکهای این جنبش «نقطهچینی» بود که هنرمندانی همچون «ژرژ سورا» و «پل سینیاک» نقش قابل توجهی در شکلگیری آن داشتند. با اینکه «سورا» برای نقاشی کردن تابلو «بعدازظهر یکشنبه در جزیره گراند ژات» شهرت جهانی دارد، دوست و هنرمند معاصر او کمتر شناخته شده است. «سینیاک» در کمک کردن به «سورا» برای توسعه دادن سبک «نقطهچینی» تاثیرگذار بود. در این روش رنگها به صورت مجزا بر روی بوم نقاشی در کنار یکدیگر قرار میگیرند.
علاوه بر این «سینیاک» ارتباط صمیمانهای با سایر هنرمندان مشهور همچون «وینسنت ونگوگ» داشت.
«پل سینیاک» (۱۹۳۵-۱۸۶۳) یک نقاش فرانسوی پست امپرسیونیسم بود. او که متولد پاریس بود، فعالیت هنری خلاقانهاش را با الهام از آثار امپرسیونیست «کلود مونه» آغاز کرد. بعدها وقتی «سینیاک» با «سورا» ملاقات کرد، عمیقاً روی نظریه رنگ تمرکز کرد و روش قاعدهداری برای قرار دادن رنگها به صورت مجزا بر روی بوم اتخاذ کرد. «سینیاک» تمام عمرش را با این روش نقاشی خلق کرد و پس از مرگ زودهنگام «سورا» در ۳۱سالگی همچنان به این سبک وفادار ماند.
نگاه دقیقتری به «نقطهچینی»
«نقطهچینی»، همانطور که پیشتر اشاره شد بخشی از جنبش پست امپرسیونیستی و روشی برای نقاشی کردن با نقاط رنگی متمایز است که به دقت در الگوها برای ترکیب یک تصویر منسجم به کار میروند.
در حالی که امپرسیونیستها، مانند «کلود مونه» و «وینسنت ونگوگ»، اغلب از ضربات و خطوط کوچک رنگ به عنوان بخشی از روش خود استفاده میکردند، هنرمندان سبک «نقطهچینی» این ایده را با نقاشی کردن نقاط مجزا، یک قدم جلوتر بردند. وقتی از دور به این نوع نقاشیها نگاه میشود، ذهن و چشم بیننده نقاط را با هم محو میکنند تا تصاویری با جزئیات ایجاد کنند که شامل طیف وسیعتری نسبت به نقطهها به تنهایی است.
اصطلاح «نقطهچینی»(Pointillism) در واقع توسط منتقدان هنری در اواخر دهه ۱۸۸۰ برای تمسخر آثار این هنرمندان ابداع شد. آنها نمیدانستند که این اصطلاح امروزه به عنوان یک ویژگی مثبت برای برخی از مشهورترین نقاشان استاد جهان به کار میرود.
ویژگیهای بارز نقاشیهای «پل سینیاک»
یکی از برجستهترین ویژگیهای هنر «سینیاک» استفاده جسورانه از طیفهای رنگی بود. او که به واقعگرایی علاقهای نداشت، یک پالت رنگی سرزنده انتخاب کرد که ویژگیهای احساسی خاصی را در اثر ایجاد میکند.
پست امپرسیونیستها نیز همچون امپرسیونیستها عمیقا تحت تاثیر محیط اطرافشان به ویژه منظرهها بودند. «سینیاک» مدتی جذب منظرههای جنوب فرانسه شد و تابلوهای نقاشی متعددی را از منظرههای مدیترانه خلق کرد.
نقاشیهای «سینیاک» در نتیجه سبک نقطهچینی شبیه پردههای نگارین شدند. انسانهایی که در این نقاشیها به تصویر کشیده میشدند با وجود رعایت جزئیات شبیه عروسک به نظر میرسیدند. علاوه بر این، روش نقطهچینی در نقاشیها نوعی سکون و توقف زمان را ایجاد میکند.
دوستی سینیاک با سایر هنرمندان
اگرچه هنر «سینیاک» به خودی خود قابل توجه بود، اما او بر سایر هنرمندان آن زمان نیز تأثیر داشت. او به همراه پست امپرسیونیستهایی همچون «اودیلون ردون» و «ژرژ سورا» و «آلبر دوبوآ پیله» در سال ۱۸۸۴ به تشکیل «انجمن هنرمندان مستقل» کمک کرد که شعار آن «نه هیات داوران، نه جوایز» بود. این بدان معناست که برخلاف دیگر نمایشگاههای بزرگ آن دوره، Société به هنرمندان اجازه میداد تا آثار خود را بدون نیاز به عبور از فیلتر هیات داوران ارائه دهند. برخی از هنرمندانی که شرکت کردند عبارتند از: «آنری دو تولوز-لوترک»، «وینسنت ونگوگ»، «پل گوگن» و «پل سزان». سینیاک حتی از سال ۱۹۰۸ تا زمان مرگش در سال ۱۹۳۵ به عنوان رئیس این گروه فعالیت کرد.
سینیاک و وینسنت ونگوگ
«وینسنت ونگوگ»، نقاش پست امپرسیونیست هلندی که بیشتر برای گمنام ماندن در دوران حیاتش شناخته میشود، به دلیل سبک خاصی که برای نقاشی کردن پیش گرفته بود مورد تمسخر قرار میگرفت. «سینیاک» اما یکی از معدود افرادی بود که از فعالیت هنری «ونگوگ» استقبال کرد. «سینیاک» پس از ملاقات با «ونگوگ» در پاریس و نقاشی کردن با او، به «آرل» سفر کرد تا «ونگوگ» را در خانه زرد ملاقات کند.
میراث سینیاک
به دلیل مرگ زودهنگام «سورا»، «سینیاک» در ادامه دادن اصول سبک نقطهچینی نقش اساسی داشت. آثار متنوع و جالب او تأثیر زیادی بر دیگر سبکهای پست امپرسیونیست، به ویژه فوویسم داشت.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: نقاشي شیخ عباس قمی برگزیده ها یکصدمین سالگشت تالیف مفاتیح الجنان مفاتیح الجنان باستان شناسي دفاع مقدس مرضیه برومند شیخ عباس قمی برگزیده ها یکصدمین سالگشت تالیف مفاتیح الجنان مفاتیح الجنان امپرسیونیست ها نقاشی کردن نقطه چینی نقاشی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۶۹۹۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
لطافت لحظه در «به وقت بهار»
تابلو نقاشی «به وقت بهار» اثر «کلود مونه» همسر این نقاش را به تصویر میکشد که در سایه یاس بنفش مطالعه میکند.
به گزارش ایسنا، «کامیل دونسیو» سوژه تابلوهای نقاشی بسیاری از هنرمندان از جمله «آگوست رنوار» و «ادوارد مانه» بود. او در حوالی ۱۸۶۰ تا ۱۸۷۰ میلادی سوژه برخی از نقاشیهای «کلود مونه»، نقاش نامدار فرانسوی شد و با او ازدواج کرد.
«کامیل» پس از ازدواج با «مونه» به شخصیت اصلی اغلب نقاشیهایی تبدیل شد که «مونه» با موضوع زندگی روزمره نقاشی میکرد.
در اواخر سال ۱۸۷۱ میلادی، «مونه» به همراه «کامیل» و پسرشان در «ارژانتوی»، روستایی در شمال غربی پاریس ساکن شدند. «ارژانتوی» در آن زمان یک تفرجگاه محبوب برای پاریسیها بود، چراکه به وسیله قطار به راحتی به شهر متصل میشد و همیشه انتخاب خوبی برای استراحت کردن در تعطیلات بود. امپرسیونیستهایی که روستا و طبیعت اطراف را دوست داشتند، اغلب با خانواده «مونه» ملاقات میکردند. خود «مونه» نیز اغلب در باغ نقاشی میکرد و همسر و پسرش را به تصویر میکشید. اینگونه بود که تابلو نقاشی «به وقت بهار» خلق شد.
«به وقت بهار» اثر «کلود مونه» ۱۸۷۲این تابلو نقاشی یک اثر هنری بسیار احساسی است که زیبایی زندگی و آرامش خانوادگی را به تصویر میکشد. کل ترکیببندی این نقاشی از لطافت لحظه صحبت میکند. «مونه»، «کامیل» را با یک لباس صورتی زیبا زیر یک سایبان به تصویر میکشد. بارقههای نور با عبور از میان برگها نوعی طرح روی لباس و چمن ایجاد کردهاند (گویی که بارقههای نور شبیه گلبرگهای شکوفه گیلاس به نظر میرسند). در این نقاشی «کامیل» حین مطالعه به تصویر کشیده شده است. این نقاشی در واقع یک صحنه بسیار ساده را به نمایش میگذارد، اما در آن زمان «مونه» زیباییای را که در چنین سادگیای نهفته است، مورد توجه قرار داد.
چهار سال بعد از خلق این نقاشی، «به وقت بهار» در نخستین نمایشگاه امپرسیونیستی که در گالری «Durand Ruel» واقع در پاریس به نمایش گذاشته شد. «مونه» در مجموع ۱۸ اثر را در آن نمایشگاه به نمایش گذاشت که ۶ مورد از آنها همسرش «کامیل» را به تصویر میکشیدند.
تابلو نقاشی «به وقت بهار» که با نام «زنی که کتاب میخواند» نیز شناخته میشود اکنون در «موزه هنر والترز» نگهداری میشود.
«کلود مونه» یکی از پرآوازهترین هنرمندان جهان است. آثار او مظهر جنبش محبوب «امپرسیونسیم» محسوب میشوند. «امپرسیونیسم» در حوالی ۱۸۶۰ میلادی در فضای شهری و صنعتی پاریس شکل گرفت. نقاشان امپرسیونیست همچون «مونه» بر ثبت لحظات گذرا تمرکز داشتند. این گروه از نقاشان تلاش میکردند تغییرات نور و رنگ در ساعات و آب و هوای مختلف را به تصویر بکشند. هدف در حقیقت به تصویر کشیدن یک لحظه مشخص بود. با در نظر گرفتن تمامی این ویژگیها مجموعه «نیلوفرهای آبی» این هنرمند شاهکار امپرسیونسیت به شمار میرود. مجموعه «نیلوفرهای آبی» مونه بزرگترین مجموعه این هنرمند محسوب میشود.
انتهای پیام